Not known Details About بختک در خواب
Not known Details About بختک در خواب
Blog Article
سلام ممنون بخاطر توضیحات منم اولش یعنی چند سال پیش تو خواب همینجوری شدم احساس ترس وحشت و چیز های عجیب غریب میدیدم ولی الان دو سال هست وقتی بختک قراره بیاد متوجه میشم سرم صوت میکشه و احساس میکنم دور برم هست وقتی سرم بزارم میاد روم در حین بیداری لطفاً اگر راهی هست بگویید تا راه بشم خیلی اذیتم می کنه.
تنها کاری که میتونستم بکنم این بود که مدام بسم الله تکرار کنم تو دلم.چون کاملا حس میکنم که نمیتونم لب هام رو تکون بدم فکم انگار قفل میکنه.از بس که ترسناکه به خودم حق میدم فکرم بره سمت این چیزا..
معمولاً ناشی از استرس، الگوی نامنظم خواب، یا مصرف مواد مخدر است.
برای اکثر افراد، هیچ راه درمانی وجود ندارد. فاکتور اصلی، پیشگیری و درمان هرگونه دلیل مربوط به بیماری می باشد.
خوابیدن در زمانهای مختلف شب یا روز میتواند موجب برهم خوردن نظم طبیعی چرخه خواب و بروز بختک شود.
امیدوارم هیچ کدوممون دیگه به این حالت دچار نشیم.دیگه خیلی بی انصافیه که تو خوابم ارامش نداشته باشیم.کم تو بیداری غصه میخوریم حالا خوابمونم کوفتمون میشه
آموزش تکنیکهای آرامسازی: حتی کودکان کوچکتر میتوانند با تکنیکهای ساده آرامسازی مانند تنفس عمیق آشنا شوند.
دقیقا حالت فردی را که فلج کامل است را حس کردم سپس انگار که ب ق تلکزیون بیاد یکباره همه جی عادی شد و تونستم خرکت کنم . هیلی نگرانم. بگید چی شد یکباره. ۵۲ سال دلرم
پزشکی و رواندرمانی: در صورت نیاز، پزشک ممکن است درمانهای خاص یا مشاوره روانشناختی را توصیه کند تا مشکل بختک کاهش یابد.
مشکلات پزشکی مانند اختلالات خواب و استفاده از داروهای خاص میتواند منجر به بروز بختک شود.
نیاز به بررسی می باشد. علل متعددی ممکن است موجب این حالت گردد مانند مصرف برخی داروها، برخی اختلالات خواب و…
پرهیز از مصرف مواد تحریککننده: کاهش یا قطع مصرف کافئین، الکل و مواد مخدر میتواند به بهبود کیفیت خواب و کاهش بختک کمک کند.
سلام تا چهار سال پیش که دخترم هنوز مدرسه نمیرفت زیاد این حالت بهم دست میداد به نظر خودم دلیلش این بود که زیاد میخوابیدم خیلی بیکار بودم اوقات فراغتم همش تو خواب سپری میشد .تا وقتی دخترم وارد مدرسه شد دیگه فلج خواب هم از سرم پرید چون دیگه نمیتونستم زیاد بخوابم شاید روزی دوسه باردر روز فلج می شدم خیلی برام عادی شده بود.حتی یه بار تو خواب فلج که شدم هر چی تلاش کردم نتونستم بیدار شم ایام فاطمیه بود یه لحظه با خودم گفتم حضرت فاطمه رو صدا بزنم شاید کمکم کنه یه دفعه با ارامی و نا امیدی گفتم یا فاطمه همین که اینو گفتم یه نفر از در اتاق وارد شد یه مردی بود نه اینکه قیافه دیده باشم یا چیزی فقط یه حاله ای بود که متوجه مرد بودنش میشدم وقتی get more info از در وارد شد اونم گفت یا فاطمه اومد بالای سرم دست کرد زیر بغلم مثل کسی که سرش از بالش اومده باشه پایین بلندم کرد گذاشتم بالاودراین حین با لحن غلیظ عربی گفت،( یا معز و یا مذل) یه مرتبه از خواب بیدار شدم .اون موقع تو یه شهر عرب نشین زندگی میکردیم .خودم خوب
این باور هم در فرهنگ عامه و هم در ادبیات آلمانی قدیم وجود داشته است.